loading...

دنیای من

از خودم و دنیایم مینویسم

بازدید : 660
دوشنبه 13 بهمن 1398 زمان : 22:01

چهار سال پیش چنین روزی و ساعتی در تدارک و آماده شدن برای دفاع بودم. روزی بود که وجودم سراسر از افتخار و خوشحالی بود.. شاید بگم آخرین موفقیت و حس خوب به خودم اون روز بود. تا حالا نتونستم از مدرکم استفاده کنم و بهش افتخار کنم ولی امیدوارم امیدوارم کاری در حیطه اش و کاری که لیاقتم را نشون میده، نصیبم بشه

این روز های چند؟
بازدید : 660
شنبه 25 بهمن 1398 زمان : 23:48

چهار سال پیش چنین روزی و ساعتی در تدارک و آماده شدن برای دفاع بودم. روزی بود که وجودم سراسر از افتخار و خوشحالی بود.. شاید بگم آخرین موفقیت و حس خوب به خودم اون روز بود. تا حالا نتونستم از مدرکم استفاده کنم و بهش افتخار کنم ولی امیدوارم امیدوارم کاری در حیطه اش و کاری که لیاقتم را نشون میده، نصیبم بشه

تماس گرفتم که فقط بگویم شبت خوش
بازدید : 660
شنبه 25 بهمن 1398 زمان : 23:48

چهار سال پیش چنین روزی و ساعتی در تدارک و آماده شدن برای دفاع بودم. روزی بود که وجودم سراسر از افتخار و خوشحالی بود.. شاید بگم آخرین موفقیت و حس خوب به خودم اون روز بود. تا حالا نتونستم از مدرکم استفاده کنم و بهش افتخار کنم ولی امیدوارم امیدوارم کاری در حیطه اش و کاری که لیاقتم را نشون میده، نصیبم بشه

تماس گرفتم که فقط بگویم شبت خوش
بازدید : 660
شنبه 25 بهمن 1398 زمان : 23:48

چهار سال پیش چنین روزی و ساعتی در تدارک و آماده شدن برای دفاع بودم. روزی بود که وجودم سراسر از افتخار و خوشحالی بود.. شاید بگم آخرین موفقیت و حس خوب به خودم اون روز بود. تا حالا نتونستم از مدرکم استفاده کنم و بهش افتخار کنم ولی امیدوارم امیدوارم کاری در حیطه اش و کاری که لیاقتم را نشون میده، نصیبم بشه

تماس گرفتم که فقط بگویم شبت خوش
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 3

آمار سایت
  • کل مطالب : 40
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 8
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 31
  • بازدید کننده امروز : 29
  • باردید دیروز : 32
  • بازدید کننده دیروز : 33
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 32
  • بازدید ماه : 696
  • بازدید سال : 9481
  • بازدید کلی : 24431
  • کدهای اختصاصی